ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« آبان | ||||||
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
- ۳۰ تیر ۱۳۹۷ ساعت درج خبر:۵:۵۷
- بدون دیدگاه
دشتستان بزرگ- داریوش محبی: تغییرات اقلیمی و خشکسالی های متوالی که برخی مناطق جهان را در برگرفته و شامل ایران عزیز هم شده و به تبع آن استان ثروتمند اما مظلوم و محروم بوشهر را نیز گرفتار کرده است. در شهرستان دشتستان پر جمعیت ترین و وسیعترین شهرستان استان است که تقریبا یک چهارم جمعیت و وسعت استان بوشهر را در بر گرفته، زنگ خطر بحران آب و خشکسالی را سال هاست که کنشگران و کارشناسان حوزه آب و محیط زیست به صدا درآورده اند اما دریغا که چشم و گوش مسؤلان ندید و نشنید این همه فریاد و طنین های هشدار و زنگ خطرها را!
وضعیت امروز آب در شهر برازجان مرکز شهرستان دشتستان از بحران هم گذشته است و آنچه امروز رخ داده ماحصل سال ها بی برنامگی و رخوت متولیان ارشد آب استان است. مدیرانی که در ۳ دولت بر منصب خویش جلوس داشته اند (مهندس شاپور رجایی از سال ۱۳۸۸ تا کنون به مدت ۹ سال و کیقباد یاکیده مدیر آبفای استان از سال ۱۳۹۲ تا کنون به مدت ۵ سال که البته دو روز پیش با استعفای یاکیده موافقت شد و امیدوارم که این رفتن ، پاک کردن صورت مساله و عدم پاسخگویی مسؤلان را در پی نداشته باشد).
امروز چنان صحبت می کنند و چنان برنامه هایی پیشنهاد و ارایه می کنند که گویی در جلسه معارفه حضرات نشسته ای و این سخنان گهربار را می شنوی! سخنان و راهکارهایی که ای کاش در بدو ورودشان ارایه می کردند تا امروز شاهد به نتیجه رسیدن آن برنامه ها باشیم؛ هر چند که همین راهکارها هم ایرادات ساختاری و کلی دارد و نه تنها راهگشا و امید بخش نیست که خود سبب تشدید بحران در سالهای پیش رو خواهد بود.
مهندس شاپور رجایی مدیر آب منطقه ای استان بوشهر آب شرب مورد نیاز شهرستان دشتستان را “روزانه بطور متوسط ۴۸ هزار متر مکعب برآورد کرده است که از این میزان روزانه قریب ۳۷ هزار متر مکعب از خط آبرسانی کازرون، ۵۲۰۰ متر مکعب از خط کوثر و ۵۸۰۰ متر مکعب از منابع زیر زمینی تامین می گردد. بخش های ارم و بوشکان صرفا متکی به منابع محلی و آب های زیر زمینی و بخش قابل توجهی از بخش شبانکاره وابسته به خط کوثر و سایر نقاط شهرستان از خط کازرون و بصورت پراکنده همراه با منابع محلی تامین آب می شوند .”
مهندس رجایی در برنامه زنده تلویزیونی که گزارش آن را سایت های خبری نیز منتشر کرده اند، آب مورد نیاز روزانه کل شهرستان را ۴۸ هزار متر مکعب برآورد کرده است در حالی که شهر برازجان به تنهایی ۳۶ هزار انشعاب رسمی و مجاز و بالغ بر ۵ هزار انشعاب غیر مجاز دارد. تعداد باغ شهری ها که به صدها و شاید بیش از آن می رسد، گاوداری ها و مرغداری ها که افزون بر چند صد می شود، شهرک های صنعتی، فضای سبز شهری و… را هم باید بر این ارقام افزود و نمی دانم با کدام چرتکه و به چه سبک و سیاقی آمار گیری و نیاز سنجی کرده اند که نیاز روزانه شهرستان را ۴۸ هزار متر مکعب اعلام فرموده اند!! آن هم در حضور مسؤلان آب و فاضلاب کشور. همین نیاز سنجی های نادرست سبب برنامه ریزی اشتباه و چالش آفرین می شود.
مهندس رجایی در نشستی که با حضور استاندار در ۲۱ خردادماه سال جاری در شرکت آب و فاضلاب کشور برگزار شد، بسته پیشنهاد راهکارها را تقدیم و به دفاع از آن پرداخت که اینجا به نقد آن می پردازم.
وی راهکار تامین آب اضطراری شهرستان را “تثبیت انتقال آب از شهرستان کازرون در استان فارس، اجاره چاه های کشاورزی با کیفیت قابل شرب در حریم شهر برازجان و سایر شهرها و روستاها، حفر و تجهیز چاه در مناطق دارای پتانسیل آب و جداسازی آب مصرفی و فضای سبز از شبکه آبرسانی و استفاده از منابع محلی می داند .”
خط آبرسانی کازرون که روزانه ۸۰۰۰۰ متر مکعب به شهرستان دشتستان منتقل می کرده اکنون میزان آبدهی آن بدلیل خشکیدن چشمه ساسان، کاهش فاحش آبدهی چاه های سر بالش و جریان پایه رودخانه شاپور کمتر از نصف شده است. میزان آبدهی رودخانه شاپور با توجه به کمبود بارندگی ها با ۷۵ درصد کاهش نسبت به دو سال گذشته، کاهش چشمگیری را تجربه می کند. حال سوال اینجاست با این حجم کاهش آب چگونه باید تثبیت انتقال آب از کازرون محقق شود؟ چرا باید اصرار بر روش های غیر کارشناسی و غیر متطفی داشت؟ تا کی باید میلیاردها تومان سالانه پول نکاشت به کشاورزان در سرشاخه رودخانه شاپور داد؟ مگر کشاورز و باغدار کازرونی سهم حقابه ندارد؟ مگر حق حیات ندارد؟ چرا کشاورز و باغدار کازرونی باید تاوان بی تدبیری ها و قصور و ناکارآمدی شما مدیران را بدهد؟ شماهایی که خلیج فارس را رها کرده اید و چسبیده اید به منابع ناپایدار و تنش زا آن هم در استان های همجوار چرا روش های شکست خورده را رها نمی کنید؟ خبرهای ناگوار و اسفناک درگیری روزهای اخیر کشاورزان کازرونی با نیروهای امنیتی و انتظامی شاهد این مدعاست البته نومیدم از این مسؤلان خود به خواب زده!
قرار است با اجاره چاه های کشاورزی و حفر حداقل ۱۰ حلقه چاه با آبدهی روزانه ۱۰۰۰۰ متر مکعب به آب شهر برازجان افزوده شود! البته مهندس بردستانی مدیر آبفای دشتستان طی مصاحبه ای با سایت خبری دشتستان بزرگ نیاز شهر برازجان را ۳۰ حلقه چاه عنوان کرده است که یحتمل برای برداشت روزانه ۳۰۰۰۰ متر مکعب آب باشد! کدام عقل سلیم و کدام دانش آموز و دانش آموخته در حوزه آب و محیط زیست این راهکار را می پذیرد که سفره زیر زمینی که با کسری بسیار بالا در حجم مخزن مواجه هست باید این گونه با آن رفتار کرد؟ چاههای مجاز و غیر مجاز کشاورزی را محدود که نکرده اید هیچ بر تعداد آن افزوده هم می شود؛ دریا را هم رها کرده و دست از منابع ناپایدار بر نمی دارید؛ آخر این روش های شکست خورده تا کی باید ادامه داشته باشد ؟ و این در حالی است که همین نسخه را برای دیگر شهرها و روستاهای دشتستان پیچیده اند و اکنون در حال برداشت آب از چاهها برای شرب هستند!
شخص مهندس رجایی در برنامه زنده سیمای بوشهر می فرمایند:
متوسط کسری حجم مخزن آبخوان ها در شهرستان دشتستان ۱۵ میلیون متر مکعب بوده که در بین شهرستان های استان با ۴۸ درصد از بیشترین کسری برخوردار است که آبخوان دشت برازجان هم کسری قابل توجهی دارد. پرسش این است: با وجود این همه حلقه چاه مجاز و غیر مجاز در شهرستان و برداشت بی رویه آب ناشی از افزایش غیر منطقی و بی رویه سطح زیر کشت در شهرستان آیا شما و همکاران تان باید در پی حفظ، احیا و تعادل بخشی منابع زیر زمینی و آبخوان ها باشید یا برای تامین آب شرب و مصرفی هم به این منابع دست اندازی کنید؟ با کدام روش و معیار علمی منطبق است کاری که شما می کنید؟ منابع زیر زمینی در دشتستان به شدت دچار کسری و تقلیل سطح شده اند به گونه ای که در برخی مناطق شاهد فرونشست ها و فروچاله ها هستیم و شما با کدام منطق به این امر اقدام کرده اید؟ منابع زیر زمینی دشتستان نفسش به شماره افتاده، باید نجاتش داد نه جانش را گرفت !
طنز ماجرا اینجاست که هم در تمامی شهرها در حال حاضر اقدام به اجاره و حفر چاه کرده اند و هم مهندس رجایی در همان نشست در شرکت آب و فاضلاب کشور بر محدودیت و فقر منابع پایدار سطحی و زیر زمینی دارای کیفیت و پتانسیل شرب در شهرستان اذعان و اقرار داشته و آن را توجیهی برای نصب آبشیرین کن می داند (این تناقض آشکار در گفتار و عمل را چه بنامیم که شایسته آن باشد؟) و ۳ سایت آبشیرین کن با ظرفیت روزانه ۲۰۰۰۰ متر مکعب بر روی رودخانه های شاپور و دالکی را پیشنهاد می کند. آب شیرین کنی با ظرفیت روزانه ۱۰۰۰۰ مترمکعب بر روی رودخانه دالکی آنهم در شرایطی که آورد این رودخانه از سرچشمه در پی خشکسالی ها و کم بارشی های متوالی با کاهش تقریبا ۹۰ درصدی مواجه گشته است را چگونه توجیه می کنید؟ نمی دانم این تناقضات چگونه شمارا به این نتایج عجیب رسانیده است؟ ضمن اینکه بر روی همین رودخانه، سد دالکی هم در دست احداث است که برای آبیاری میلیون ها اصله نخل است که با این کار شما در شرایط تداوم خشکسالی ها شاهد بحرانی بین باغداران پایین دست در شهرهای دالکی ، وحدتیه ، سعدآباد و آبپخش خواهیم بود. اختلاف بر سر تقدم آب شرب یا کشاورزی، دقیقا مثل همین ماجراهای تلخی که اکنون در کازرون رخ می دهد و اگر امروز تدبیر نکنید این منطقه که در درازنای تاریخ در کمال آرامش و دوستی و صلح و برادری زیسته اند را به کانون بحران مبدل خواهد کرد.
بر روی سرشاخه رودخانه دالکی در منطقه گره و بالاده کازرون سد نرگسی احداث شده است که همین امر کاهش بیشتر آب رودخانه دالکی را در پی خواهد داشت .
آبشیرین کن ۵۰۰۰ متر مکعبی آبپخش و ۲۵۰۰ متر مکعبی سعدآباد هر دو بر روی رودخانه شاپور طنز دیگر این بسته پیشنهادی است. جناب رجایی در برنامه زنده تلویزیونی از کاهش ۷۵ درصدی میزان آبدهی رودخانه شاپور خبر می دهد اما هنگام تصمیم گیری، این داده ها را محاسبه نمی کند! ایشان برای نصب آب شیرین کن بر روی سد رییس علی دلواری هم برنامه دارد که این سد در بالا دست منطقه سعدآباد و آبپخش است و ضمن اینکه آب مورد نیاز کشاورزی منطقه را قرار است تامین کند که تا به امروز هم موفق نبوده است چرا که هیچ گاه سد با تمام ظرفیت آبگیری نشده است و با توجه به اینکه سرشاخه تامین آب این سد از رودخانه شاپور است که اکنون با کاهش ۷۵ درصدی روبروست چگونه قرار است دو الی ۳ آبشیرین کن بر روی این سد و پایین دست سد احداث شود که هم آب مورد نیاز این آبشیرین کن ها تامین شود و هم آب مورد نیاز کشاورزی منطقه؟
از دیگر طرح های پیشنهادی وصل شدن شدن برازجان به خط کوثر است. همین طرح هم در بلند مدت آسیب زاست چرا که اکنون حجم آب سد کوثر با کاهش ۴۲ درصدی حجم ورودی و با ۱۰۰ میلیون متر مکعب و معادل ۲۹ درصد کاهش در حجم آب ذخیره شده روبروست و حکایت از خطر جدی برای سالهای خشکسالی پیش رو دارد که کارشناسان اقلیم شناسی و هوا شناسی پیش بینی گرمای شدید و خشکسالی های متوالی تا سال ۲۰۳۰ را می کنند و به یقین سالهای پیش رو حجم ورودی و ذخیره این سد به مراتب کمتر از وضعیت کنونی خواهد بود و این یعنی سد کوثر منبعی پایدار نخواهد بود.
با توجه به اینکه اکنون ۸ درصد منابع آب شرب استان بوشهر از منابع داخلی است و آبشیرین کن ها هم فقط ۵ درصد آب شرب مورد نیاز استان را تامین می کنند و تقریبا ۹۰ درصد تامین آب شرب استان از استان های همجوار است و با عنایت به اینکه سرشاخه های منابع تامین آب استان های همجوار شدیدا در وضعیت بحرانی و تنش شدید هستند و روز به روز این روند کاهشی شدت می گیرد، منطقی و معقولانه این است که به جای اتکا به منابع ناپایدار فرا استانی به منابع پایدار داخلی تکیه کنیم و تنها گزینه پیش رو احداث آبشیرین کن بر روی خلیج فارس است تا برای همیشه این وابستگی و چالش و بحران پایان پذیرد و در شرایطی که دولت طرح انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی و شرق و شمال شرق کشور را سرعت بخشیده است اما متولیان آب در استان ما در استانهای همجوار که خود در تامین آب شان دچار بحران هستند دنبال آب می گردند و ما شده ایم مصداق عینی ضرب المثل معرف “آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم.”
در پایان سخن بار دیگر به متولیان آب خصوصا مهندس رجایی پیشنهاد می کنم اینک که پس از یک دهه مدیریت بر آب استان در تامین آب شرب پایدار برای استان ساحلی بوشهر ناتوان و درمانده اید استعفا دهید و زمام امور را به دیگران واگذارید. آقایان! نسخه های شما شفا بخش نیست. شما فقط ماموریت برای سد سازی داشته اید ولاغیر. در این سال ها هزاران میلیارد تومان اعتبارات را فقط به پروژه های سد سازی که در تمام دنیا منسوخ شده است هدایت کرده اید و هرگز تامین آب شرب اولویت شما نبوده و نیست حتی همین امروز!
جناب استاندار محترم، نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، مهندس رجایی و سرپرست آبفای استان خواهشمندم شما بر اسلوب و سیاق اسلاف و پیشینیان خود نباشید که همان گونه که از پایتحت انرژی نامش را برای ما کردند و نانش را برای دیگران! پایتخت اقتصادی و انرژی هستیم اما محروم از حداقل ها، جوانانمان بیکار، معیشت مان اسفبار و… از پایتخت انرژی بودن فقط آلایندگی و مخاطرات و تهدیدهایش عایدمان گشت لطفا نگذارید آب خلیج فارس هم همچون انرژی مان شود و اینک که به لطف دولت محترم و نمایندگان استان های مرکزی و شرقی دارند آب فلات مرکزی و شرق و شمال شرقی ایران را از خلیج فارس تامین می کنند و روند اجرایی آن سرعت بیشتری یافته شما نیز همت والا کنید و آب شرب استان بوشهر را از دریا تامین و از وابستگی وارهانید.
تیتر یک روزنامه اطلاعات روز یکشنبه ۱۷ تیرماه سال جاری چنین است :
“برای مقابله با کم آبی شدید مناطق مرکزی و جنوبی کشور، انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی شتاب می گیرد”!
لطفا سهم آب شرب ما از خلیج فارس فراموش نشود!
دیدگاه ها