دشتستان بزرگ- یزدان بابا علی: "الملک یبقی مع الکفر، ولا یبقی مع الظلم"

جناب لقمان زاده سرپرست فرمانداری شهرستان دشتستان

 روزخبرنگار و مصاحبه با خبرنگاران گویا با اقتدار و تحّکم ناشی از جایگاه و منصب استقراضی چنین بیان کرده اید که یکی از شهروندان را به فرمانداری شهرستان دشتستان ممنوع الورود کرده اید!

بسیار عجیب است که چگونه یک فرماندار مطابق وظایف تعریف شده، به خود اجازه اینچنین اقدامی را می دهد؟ حیرت انگیز است که در مقام دادگاه صالح حکم ممنوع الورودی صادر می کنید و خودتان نیز اجرا می نمایید و با شور و شعف و افتخار بسیار به رسانه ها نیز انعکاس می دهید.

 صد البته می توان چشم پوشی کرد چون متاسفانه غصب عناوین و صندلی ها در این مدت به وفور یافت می شود و شاید آنقدر این غیر متعارف ها و نقض قانون عادی شده است که امری معمولی و بدیهی و غلط مصطلح بشمار می آید.

اما جهت تذکر به شخص شما و تنویر اذهان عمومی و یادآوری قوانین و مصوبات به اشخاص مشابه، نکاتی را تقدیم حضورتان می کنم تا بیش از این شاهد تکرار چنین اقدامات ناشایست و غیر قانونی نباشیم.

نکته اول اینکه از منظر اجتماعی توصیه برادرانه و موکد و از نگاه دینی نیز امر به معروف و نهی از منکر را کاربردی نموده و متذکر می شوم که مصوبه شورای عالی اداری در خصوص منشور حقوق شهروندی نظام اداری که اتفاقا ضمانت اجرای آن بر عهده وزارت کشور و دستگاه تحت امر حضرتعالی است را با دقت و بر فرض امتحان کنکور با دقت مطالعه بفرمایید.

 بند ۲ ماده ۹، شهروندان حق دارند تا سیاست ها، فرآیندها، تصمیمات و اقدامات دستگاه های اجرایی را نقد نموده و نظر انتقادی خود را در چهار چوب مقررات ابراز نمایند.

ماده ۱۲ شخصی که در چهارچوب قوانین و مقررات بدون استفاده از الفاظ توهین آمیز از تصمیمات و اقدامات دستگاه اجرایی یا فرد مسئول در سطح رسانه ها انتقاد می کند، نباید به دلیل انتقاد با تعقیب یا پیامد اداری یا قضایی از سوی مسئولین دستگاه ها مواجه شود.

 ماده ۱۹ این اقدام شما در چهارچوب ماده ۲۰ آیین نامه اجرایی قانون رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان حسب مورد از مصادیق بندهای ماده ۸ آن قانون محسوب می شود و می بایست در هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری مربوطه مورد رسیدگی قرار گیرد.

تبصره اجرای این ماده نافی حقوق قانونی مردم برای مراجعه و طرح شکایات احتمالی در سایر مراجع قانونی و قضایی نمی باشد.

جناب سرپرست فرمانداری، شما یقینا این قوانین را مشاهده نکرده اید. چون اگر خلاف این ادعا باشد اقدام ناشیانه و بدور از اخلاق اداری و ممنوعیت ورود یک شهروند به دستگاه متبوع تان محقق نمی کردید.

 آیا شما متوجه پیامدهای این تصمیم غیر مسئولانه و سلیقه ای هستید؟ واقعا می دانید که در مورد چه خانواده معظم و بزرگواری که سال ها از امنا و پاکترین انسان ها بوده و هستند حرف می زنید و چنین اقدام می کنید؟ و ابروی این خانواده جلیل القدر را به بازی می گیرید؟ یقینا جایگاهتان را با دستگاه قضا اشتباه متصور شده اید چون مقام قضایی هم گاها اسامی محکومین را اعلام نمی کند، چه به اینکه بخواهد اقدامات بسیار مبتدی و غیر اخلاقی را در بین اصحاب رسانه تبلیغ نماید و سپس با افتخار از آن یاد کند.

 جای تاسف است زمانی که می خواستید از این فتح الفتوح خودتان، با افتخار یاد کنید هیچ به فکر تبعات این تصمیم غیرقانونی بوده اید؟ شما در چه جایگاهی هستید که با نام و نشان و اعتبار و حیثیت خانواده بزرگ و جلیل القدری مثل ایشان بازی می کنید؟ آیا اقدام شما یک اقدام سیاسی و اجتماعی و کینه شخصی و هدفمند نبوده است؟ سزاوار است برای تبلیغ و رسانه ای کردن خودتان، جهت تثبیت در صندلی فرمانداری، افراد را اینگونه برخلاف قانون تخریب کنید؟

وای بر احوال دشتستان که شما می خواهید فرماندار آن باشید و این ذهنیت قوت می گیرد که شما پشت میز ارسلان زارع جلوس نمایید.

 جناب دکتر زارع که سال ها با تدبیر و همان لبخند معروف در دل ها جا گرفته و شهروندان را ارباب رجوع می دانست.

 شما وظیفه دارید مطابق قوانین جاری و حقوق شهروندی با صعه صدر بدترین حرف ها را نیز تحمل کنید. شما خادم و خدمتکار مردم هستید. به چه حقی و به استناد کدام مواد قانونی، اینگونه ولی نعمتان و شهروندان را مجازات می کنید؟ مگر فرمانداری ملک شخصی شماست که خودسرانه شخصی را ممنوع الورود می کنید؟

جناب لقمان زاده یحتمل سرکلاف از دستتان خارج شده و حکم قضایی صادر کرده و آنرا شخصا اجرا نموده و با افتخار در رسانه ها جار میزنید. آیا حق دفاع از متهم در قانون من درآوردی شما فراموش شده است؟

نکته اساسی اینکه جناب لقمان زاده، اینک که سکان هدایت بسیاری از دستگاه ها از خوش شانسی شما و چرخ کج رفتار، در دستان افرادی نا آشنا افتاده است، حداقل اینگونه قانون وضع نکنید و حدود اختیارات و شرح وظایفتان را مرور نمایید که بسیار شنیده و در تاریخ دیده ایم که: الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم.

 یا اینکه حرمت و آبروی فرد مومن همانند خونش معتبر است. حرمت المومن کِدمهِ هوشیار باشید.

 کمی آرامتر تا گرد و خاک بی مهری و تیغ تیز ناآگاهی برخی مسئولین، این چند روزِ تصاحب منصب بر چهره بی غش و معصوم و آفتاب سوخته ولی نعمتان کم توقع و با شرافت و شهروندان عزیز دیار نخل و آفتاب و مهربانی ننشیند.

وای بر روزی که خدای ناکرده رفتار سلیقه ای و احساسی صاحب میزی، جای خود را با قانون و حقوق شهروندی عوض کند و نقض قوانین با رنگ و لعاب قدرت، عجین شود. یقینا آنگاه مظهر ظلم و کفر خواهد بود.

امید است بزودی در صدد عفو و دلجویی از شخص مورد نظر برآیید و از خداوند منان نیز ضمن توبه از عمل انجام شده، طلب بخشش کنید که یقینا خداوند توبه کنندگان را دوست دارد.

به عنوان یک مسلمان و یک شهروند، آرزو می کنم که از این پس شاهد تکرار چنین اتفاقات ناپسندی نباشیم و قانون و قانونمندی و قانونمداری همیشه فصل الخطاب باشد.

*فعال اجتماعی و سیاسی