ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« مرداد | مهر » | |||||
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
- ۰۴ شهریور ۱۳۹۷ ساعت درج خبر:۱۵:۳۱
- بدون دیدگاه
دشتستان بزرگ- کامبیز کشاورز: در دروان کودکی، آن زمان که در کوچه و محله فوتبال را در زمین خاکی بازی می کردیم، بچههایی که چند سال بزرگتر بودند یا آنهایی که توپ داشتند و یا زمین بازی در کنار خانه شان بود، تعیین کننده نفرات بازی و شرایط بازی بودند! آنها با اینکه قبل از بازی بازیکنان را گلچین و تیم مطلوبشان را تشکیل می دادند اما بیشتر مواقع در مقابل حریف بازنده بودند و سطح بازیشان هم از دیگران پائین تر بود. پر واضح است که اگر کیفیت بازیشان تعریفی داشت، به چنین رفتار خارج از قاعدهای نیاز نبود… این روند قرار گرفتن در یارگیریهای عادلانه و ناعادلانه از دوران کودکی همیشه همراه ما بوده و در ذهن و زندگی ما به یک تجربهی عینی تبدیل شده است. کاری با یارگیرها ندارم که به مراکز قدرت وصلند (زمین بازی نزدیک خانهی آنهاست) یا از ابزار ثروت بهره میبرند (صاحب توپ هستند!) بلکه روی سخن من با خودمان است. با جوانان پاک و خالص دشتستان که همواره میل وافری به بازی کردن داریم اما برخی مواقع به بازی گرفته میشویم! جوانانی که مدت هاست هیچ اقدام قابل توجهی برای رفع مشکلات آنها ازجمله اشتغال که حق مسلم آنهاست برداشته نشده و گاه شاهد جواب های سربالا و حتی دست رد برسینه آنها هستیم. آن هم توسط برخی مسئولانی که به قول خودشان «خدمتگزاران» مردم هستند. جوانانی که در دورههای گذشته با حضور پررنگ خود در امور مهمی چون انتخابات باعث به پا شدن موج و شوری عظیم گردیدهاند و تنور انتخابات را داغ کردهاند تا برخی نان خود را بچسبانند و به مقام و منصب برسند و دیروز خود و امروز جوانان را به باد فراموشی بسپارند. و باز جای تأمل دارد -طبق شنیدههای متقن- صحبت یک مسئول که عضو تیم و نیز چشم و گوش یک مسئول سابق استان است (آن هم دریک جلسه خصوصی) بخاطر مشکلات شهر برازجان، جوانان این شهر را «بچه خرده» خطاب می کند و موجب واکنش سریع و هشدار یک شیر زن شورای شهر برازجان میشود و بخاطر این گونه ادبیات زشت و تفکر غلطش مورداعتراض قرار میگیرد! البته تاریخ برازجان از این قبیل مسئولان زیاد به خود دیده است! اما همهی اینها میگذرد و خوبی و بدیست که می ماند. هرچند این قبیل کم لطفی های بعضیها که خود را دشتستانی میدانند، اما بارها از پشت به دشتستان و مردم بی محبتی و ناملایمتی نشان داده اند که هرگز از ذهن و یاد مردم دشتستان پاک نخواهد شد. البته باید حقیقت را پذیرفت چراکه اگر ما مردم در انتخابمان دقت میکردیم چنین مسئولینی بخاطر انتخاب ما در چنین مناصبی قرار نمیگرفتند و نمیماندند تا جای اینکه مطالبهگر حق مردم این دیار و حنجرهی فریادهای فروخفتهی مردمان این سامان باشند و به خود اجازهی ژاژخاییهایی چنین هتاکانه دهند. اما… اما با توجه به نزدیک شدن انتخابات، یکبار دیگر شاهد برگزاری جلسات هدفمند و پیدرپی به نام جوانان و به کام سیاستبازان هستیم که صرفا برای سرگرمی و آماده کردن ذهن جوانان برای دورهی بعد انتخابات است، نه هیچ چیز دیگر. حال این سوال -بهخصوص از جوانان عزیز- باقیست که پس از حضور و نقشآفرینی در انتخابات، چقدر مطالبه گر حقوق اجتماعی و حتی سیاسی خود بودهاید؟ البته آنچه مسلم است اینکه ما جوانان -همچون یکایک مردمان حماسهآفرین ایران اسلامی- وظیفه داریم با شرکت در انتخابات، بر سرنوشت خود و کشور خود اثرگذار باشیم اما چرا حالا که بعضی از انتخابات چی های استان و شهرستان دشتستان به وخامت وحساسیت اوضاع پی بردهاند، می خواهند یکبار دیگر با این ترفندهای خارج از چارچوب اخلاق سیاسی، ما را به گود خود بکشند و باز هم همچون همیشه ملعبهی دست نهچندان پاک خود کنند؟ آن هم توسط کسانی که در این مدت در پاسخ به مطالبات به حق ما جوانان چه حضوری و چه غیر حضوری یا سکوت کردند یا درشت گفتند یا دست آخر در غیابمان «بچه خرده» خطابمان کردند؟ این رفتارها شاید ازسر بیتفاوتی ما یا به خطر افتادن منافع شخصی وترس از دست دادن میز وصندلی های ایشان بوده است! به هرحال از طرفی خبرها حاکی از آن است، مسئولی با نفوذ در کانون تصمیم گیری در صدد تغییر چند مسئول دیگر است؛ آنهم به بهانه های متفاوت تا زمینه انتخابات پیش رو را برای خود و یک طیف خاص انتخاباتی هموار سازد. جوانان عزیز، حال که به انتخابات نزدیک می شویم بیشتر هوشیار باشید و بر اساس عقلانیت و سنجش، کاندیدای خود را انتخاب و مورد حمایت قرار دهید نه بر حسب تعارف، تعریف و تمجیدها یا قول و وعدههای بعید در جلسات و مراسم هدفمندی که به آن دعوت میشوید. نهایتا چندنکته را نباید از نظر دور داشت: نسبت به حمایت خود از این و آن محتاط باشیم! چرا که وقتی نماینده ای انتخاب میکنیم، برای چهار سال سرنوشت ما و شهرستان عزیزمان دشتستان بزرگ را در دست خواهد گرفت. حمایت ارزشمند خود را نثار هر کسی نکنیم. ارزش رأی و فعالیت خود را بدانیم، چرا که این ما جوانان هستیم که بینش سایرین را تحت تاثیر قرار میدهیم پس قطعا تاثیرگذار خواهیم بود. این روزها هر کسی با روی خوش و زبان چرب به ما نزدیک شد بی شک انتظارات و برنامههایی برای انتخابات دارد. برنامههایی که معمولا نه برای خدمت به خلق بلکه برای خدمت به خود است. ممکن است این افراد بخواهند ما را تحت تاثیر رفتارخود قرار دهند. پس مواظب بعضی آنها باشیم! کاندیدای خود را بادقت و وسواس شدید انتخاب کنیم نه براساس وعدههای دروغ تا چون گذشته مغلوب خواسته این دسته افراد ظاهر خدمتگزار نشویم. توجه ویژه به حامیان مالی در مراسم و جشنها و برنامههای نشاط اختصاصی و اجتماعی(!!) داشته باشیم. حتی این مسئله در برنامههای برخی سمنهای فعال نیز دیده میشود و بعضا از کسانی ممکن است به عنوان یک مسئول یا یک شهروند دلسوز به طور خاص پشت تریبونها تعریف و تمجید شود یا درصفحات مجازی سمنها و رسانهها آیتمهایی به نام این اشخاص مطرح شود. این گونه برنامهها هدفمند بوده و صرفا جنبه تبلیغات دارد و قصد تحمیل یک شخص به دیگر اعضاء است. در اغلب اوقات صحبت هایی در خصوص بعضی کاندیداهای مقابل میشود و آن اشخاص را افراطی و یا تندرو خطاب میکنند و برچسبهایی به دیگران میچسبانند تا بینش ما را تحت تاثیر قرار دهند و برای خود یارگیری کنند. چه خوب است که هشیار باشیم و براساس گفتههای دیگران به قضاوت ننشینیم و در انتخاب کاندیدای خود ابتدا تحقیق کنیم؛ چنانچه شخصی صلاحیت و کارنامه، توانایی، شایستگی و برنامه خوبی به همراه داشت از او حمایت کنیم. یکی از نظرات حکیمانه مقام معظم رهبری ( مد ظله العالی)در خصوص انتخابات: انتخاب با آگاهی است. انتخاب خوب شما به خودتان بر می گردد و انتخاب با غفلت هم بدی اش به خودتان بر می گردد. برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگان حتماً از تدین، تعهد، وفاداری به انقلاب، ایستادگی در راه انقلاب، مرعوب نشدن در مقابل دشمن و عزم و شجاعت داوطلبان مطمئن شوید و سپس رأی دهید. شیخ اجل می گوید : من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال و در آخر؛ تعدادی افراد صاحب تریبون و منفعتنگار شهر در چارچوب اندیشه، اصول و منافع حزبی قدم برنمیدارند و با گره زدن کار فرهنگی با سیاست، نان را به نرخ روز میخورند(!) و آنگونه که باید، رسالت خود را به انجام نمی رسانند و به جای انتقال مشکلات و مطالبه و انتقادات به حق مردم به مسئولین، به کانون های ثروت و قدرت چسبیدهاند و همواره حامی کانونهای تصمیمگیر بوده و هستند. مواظب این افراد باشیم! اینها افراد سودجویی هستند که در دوستی، از صد دشمن بدترند. والله که اگر این افراد را دیدیم، باید راهمان را کج کنیم و از راه دیگری برویم؛ چرا که به تجربه ثابت شده است اینان ما را به راهی جز ترکستان راهنما نخواهند بود. از دشمنان برند شکایت به دوستان چون دوست دشمن است، شکایت کجا بریم؟؟ ‘شیخ اجل’
دیدگاه ها