true

ویژه های خبری

true
    امروز دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳
یادداشت مدیرمسئول دشتستان بزرگ به مناسبت روز خبرنگار:

دشتستان بزرگ- سیده هدیه علوی شریف: بر کسی پوشیده نیست که رسانه ها به عنوان پل ارتباطی میان مردم و مسئولان هستند و در این راه با عشق و علاقه، هر خطری را پذیرا بوده، انعکاس دهنده مشکلات و اقشار و طیف‌های مختلف جامعه می باشند.

به گزارش دشتستان بزرگ، اگر یک رسانه سالم، به وجدان حرفه‌ای خود گوش کند، باید جسورانه از مشکلات مردم بنویسد و اگر دل در گروی منافع شخصی داشته باشد، باید میرزابنویس مسئولان شود، خواسته بسیاری از مسئولان که به اَشکال مختلف، آن را از رسانه می طلبند، گویا که نباید زیر شمشیر داموکلس مردم و رسانه ها قرار گیرند.

مرداد که می شود، همه مسئولان یادشان می آید که در جامعه کسانی هستند که در طول سال، اخبار و مسائل جامعه را به گوش مردم می رسانند و صبورانه، ساعت ها برای تهیه یک خبر و یا گزارش تلاش می کنند.

اهالی رسانه در بسیاری مواقع، مظلوم واقع و حقشان پایمال می شود، گاه دیده شده که اگر مشکلی پیش بیاید به سرعت انگشت اتهام به سمت خبرنگار نشانه می رود و اوست که باید جواب ندانم کاری برخی را بدهد. موضوع هایی رسانه ای شده که برخی معتقدند خبرنگار نباید آنها را کار می کرد.

وقتی مطالبی منتشر می شود که باب دل برخی هاست، خبرنگار وظیفه اش را ادا کرده! اما وقتی یک موضوع انتقادی یا خلاق میل دوستان کار شود، بدون شک و در بهترین حالت، انگ ندانستن الفبای خبرنگاری را نثارت می کنند و هزار تهمت دیگر!

بماند که برخی از مسئولان، زمانی که خبرنگار از آنان سوالی بپرسد که به مذاق ایشان خوش نیاید، به خبرنگار به عنوان موجودی مزاحم نگاه می کنند ولی در زمانی که بخواهند کار کوچک دستگاه آنها در میان مردم بزرگ جلوه شود، حاضر هستند خبرنگاران را تا کیلومترها دورتر از شهر، با خود همراه کنند تا قیچی به دست بگیرند و با صلوات ربانی ببرند.
خبرنگاری که در طول سال برای مردم و مسئولان تا پای جان مایه می گذارد، هیچ مسئولی گوشی برای شنیدن مشکلاتش ندارد، گوشی که اگر هم پیدا شود، اصلا شاید نخواهد که بشنود! چرا که اگر می شنید و می دید مشکلات خبرنگار را، لازم به تکرار مکررات نبود که بقول شاعر: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، آنچه البته به جایی نرسد فریاد است!
حکایت خبرنگار، حکایت آن دکتری است که برای هر بیمار، نسخه می پیچد و خود در لا به لای دردهای استخوان سوز، جان می دهد و شاید کمتر کسی از درد و مشکلاتش می داند.

مشکلاتی همچون عدم پاسخگویی و حتی نحوه برخورد مسئولان، وجود خلاء قانونی برای بیمه پایگاه های خبری، دریافتی های بسیار پایین، عدم امنیت شغلی و … سنگ هایی هستند که همواره پیش پای خبرنگار قرار می گیرد و اگر نباشد عشق و علاقه به مردم و تجربه شیرین رفع مشکلات جامعه، شاید کمتر خبرنگاری با این مشکلات عدیده، به کارش ادامه دهد.

اما به راستی ای کاش حمایت از خبرنگار و رسانه، تنها به نیمه مرداد محدود نمی شد، روزی که همه مسئولان سخنان خود را با بیان اهمیت انعکاس خبر در جامعه، شروع و برای اینکه خود را رسانه ای نشان دهند، از یکدیگر سبقت گرفته، با خبرنگاران عکس یادگاری انداخته و هدیه ای هم بذل و بخشش می کنند، شاید هم در این میان وعده هایی برای حل مشکلات این قشر که همانا چشم و گوش جامعه و رکن چهارم دموکراسی هستند، بدهد و وقتی این ایام تمام شد، پرونده بررسی این وعده ها تا یکسال بعد، بسته بماند، وعده هایی صرفا برای یک روز!
به امید روزی که این وعده ها محقق شده و دیگر نیازی به تکرار نباشد…

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


ajax-loader