دشتستان بزرگ- کامبیز کشاورز: این روزها تب فوتبال در کشورمان همچنان داغ است. از حاشیه‌های استقلال گرفته تا ناکامی پرسپولیس در ورزشگاه آزادی، از کف رفتن قهرمانی لیگ ‌قهرمانان آسیا و اوج گیری تراکتورسازی و نتایج سینوسی پارس جنوبی و… بدون شک بررسی عملکرد یک تیم فوتبال، گراهایی به دست میدهد که می توان از آن در بسیاری حوزه‌های دیگر نیز بهره برد. اخیرا در خبرها خواندیم که یکی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در مراسم افتتاح یک سالن ورزشی در برازجان و هنگامی که پس از «تعریف و تمجید از خود»، با اعتراض برخی اهالی ورزش در برازجان مواجه می شود برافروخته شده و طبق عادت، پرخاشگری را شروع می کند و… پرخاشگری‌های آقای قانون گذار(که همواره نقش نظارتی نماینده را انکار می کند و مدعی است«وظیفه ‌ی من قانون گذاری است!» اما هیچ گاه نگفته و نمی گوید که در طول سه سال حضورش در خانه‌ی ملت، در گذاشتن یا برداشتن کدام قانون به نفع مردم حوزه‌ی انتخابیه ‌اش نقش محوری ایفا کرده و جز عدم حضور یا نهایتا یک قیام و قعود ساده چه نقش مهمی به نمایندگی از مردم شریف بزرگترین شهرستان استان از خود به نمایش گذاشته؟) به همین جا ختم نمی شود. ایشان را بارها و بارها در چنین ژست هایی دیده‌ایم و ذکرش را شنیده‌ایم! حالا بخوانید… در فوتبال ما وقتی یک تیم در یک بازی با شکست خفت باری مواجه می‌شود، هر یک از عوامل اجرایی و مدیریتی تیم تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا شخص یا گروه دیگری (غیر از خودشان!) را عامل اصلی شکست معرفی کنند. مثلا: زمین بد بود، داور به سود حریف سوت زد، برنامه ‌ی بازی ها مناسب نیست، بازیکن نداشتیم، تقصیر وزیر بود، فلان بازیکن(مثلا کاپیتان تیم) وظیفه خود را به درستی انجام نداد و… ولی در یک واکاوی بی طرفانه، این که مشکل کجاست و از کجا نشات می ‌گیرد به راحتی قابل تشخیص است. در دیار گل و بلبل ما و در میان تیم‌های فعال و گاه بیش فعال ما، تیمی مشغول فعالیت است که هم زمین خوب در اختیار دارد و هم بودجه کافی و هم لیدرهای مواجب‌ بگیر و پای کار(!) اما این تیم تاکنون نه نتیجه ای گرفته و نه با این سازوکار نتیجه خواهد گرفت! زیرا از زاویه‌ی دید کسی که از بیرون به این «تیم» نگاه می‌ کند مشکل -تقریبا- قابل تشخیص است، چون وقتی زمین هست، هوادار سینه‌ چاک هم هست و بودجه کافی در دست می باشد مطمئنا مشکل کار به مدیریت، کادر فنی و مشاوران بر می‌ گردد. مدیریتی که برای تامین منافع خود یک سرمربی ناکارآمد را در رأس امور قرار داده که نه عزمی برای استفاده از مهره‌ های کارآمد دارد و نه توان این که در مقابل هواداران و تماشاچی ها درست و سنجیده سخن بگوید و بر رفتار و گفتار خود کنترل داشته باشد! و نه تنها نتایج خفت ‌بار و تاکتیک‌های اشتباه که چیزی جز شکست و اتلاف منابع و انرژی باشگاه را به دنبال داشته بر عهده نمی گیرد بلکه بارها دیده و شنیده شده با برخوردهایی که در شأن یک شخصیت مردم دار نیست -با فرافکنی- تمام تقصیرها را به گردن دیگر عوامل صحنه از جمله بازیکنان می اندازد! این مربی گرانقدر، مثلا در پاسخ به سوال مردم درباره‌ی مشکل کمبود بودجه و امکانات ورزشی و یا کمبود آب و یا مشکل اشتغال، از راه آهن و بیمارستان سخن می ‌گوید و از قرار معلوم تمام کارنامه سه سال خدمت این سرمربی به شهرستان ما یک راه آهن از دست رفته و یک بیمارستان مجهول الحال است!! جناب آقای قانونگذار! اگر مسبب شکست تیم،  یک بازیکن باشد باید با مدرک و دلیل از وی انتقاد کرد نه این که با انداختن توپ به زمین این و آن و پرخاش به هواداران منتقد، راه نقد و نقادی را بست. جناب وکیل‌المله! شما نه تنها باید قدردان منتقدین خود باشید که ضعف‌های مدیریتی شما را  گوشزد می نمایند تا اصلاح کنید بلکه این را نیز بدانید اگر یک بازیکن نیز اشتباهی مرتکب شده باشد، شما مسئول هستید. و در آخر مجموعه مدیرعامل، هیئت مدیره ، کادرفنی، مشاوران و بازیکنان محترم! در حفظ و نگهداری سرمایه‌ی اصلی خود -که همان هواداران حماسه آفرین هستند- کوشا باشید که مسابقات بعدی هم در راه است. شاید اولین مسابقه بعدی انتخابات آینده مجلس باشد! هواداران حماسه‌آفرینتان را دیگر لازم ندارید؟؟