به گزارش دشتستان بزرگ به نقل از ایرنا، بندر بوشهر بواسطه اقلیم گرم و مرطوب و زمستانهای غیرقابل پیش بینیاش همواره محدودیتهایی را در گستره کاشت محصولات کشاورزی داشته است، به طور مثال در ایران انگور یکی از فرآوردههای مهم کشاورزی است که به آب و هوای گرم و خشک تا نیمه خشک عادت دارد، به همین دلیل مناطقی با تابستانهای گرم و زمستانهای معتدل و همچنین خاکهای دارای دبی آبی مناسب و زهکشی خوب برای پرورش انگور مناسب هستند که این امر در تضاد با آب و هوای گرم و مرطوب شهر بوشهر است.
اما این محدودیت باعث نشد تا بوشهریهای خلاق خود را از لذت خوردن این میوه بهشتی محروم کنند و روش خاصی برای آن کشف کردند که با توجه به محدودیت منابع آبی کشت انگور درچاه را به عنوان یکی از شیوههای ابداعی رویش و پرروش این گیاه و تولید میوه بدون آبیاری و دیمکاری برای قرنهای متمادی به کار گرفتند.
هماکنون از این اثر و شیوه کهن کشاورزی در بوشهر که براساس اسناد تاریخی پیشینه آن به دوره ساسانیان یا حتی پیش تر از آن می رسد و در شهریور ۱۳۸۷ با شماره ثبت ۲۳۳۳۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است تنها یک فلیم که از ۲۷ سال پیش توسط صدا و سیما تهیه شده باقی ماندهاست و از آن همه شکوه سبز تنها صدای پای خاطراتی شنیده میشود که در تونل زمان رو به محو شدن پیش میرود.
روشی که خاص بوشهر بود
رئیس سابق منابع طبیعی و آبخیزداری استان بوشهر گفت: باغهای انگوری در بایرترین زمینهای مناطق جنوبی شهر بوشهر که امکان کشت هیچ گونه محصولی در آن نبود احداث میشد.
سهیل مهاجری افزود: محل حفر چاههای انگوری زمینهای صخرهای بود که هیچ نوعی از نباتات امکان رشد در آن را نداشت و جنس سنگهایش که تنها مختص بوشهر است و شکل و خاصیت اسفنج گونه آنها باعث ذخیره آب و حفظ رطوبت دیواره چاهها میشد و همچنین یکی از محکمترین و مقاومترین سنگهای شناخته شده در امر ساخت و ساز است که این امر یکی از دلایل استحکام دیواره این چاهها به شمار میرود.
وی ادامه داد: این چاهها با قطر دهانه دو متر و عمق چند متر تا به خاک چرب (در اصطلاح محلی) یا رس و شل برسد با دیلم حفر میشد و سپس بخشی از آن که بطور معمول تا عمق سه متر میرسد را با خاک زراعی پر میکردند.
مهاجری اظهار کرد: فاصله هر حلقه چاه انگوری تا چاه دیگر ۲۰ متر در نظر گرفته می شد و حداقل زمین لازم برای انجام این کار به صورت اقتصادی سه هزار متر بود.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته اطراف این چاهها را با سنگهایی که از دل زمین برای حفر همان چاهها بیرون آورده بودند به ارتفاع ۷۰ سانتی متر دیوار چینی میکردند که به آنها “خَن” میگفتند.
روی خنها از سه جهت شمال، شرق و غرب چاه مسیری برای ورود آب باران تعبیه میشد که به جوی پشتههایی میرسید که چاه را در برابر سیلهای احتمالی یا ورود آب به صورت ناگهانی و مخرب محافظت میکرد.
در این تحقیقات آمدهاست که پس از احداث چاه آن را به مدت سه سال به حال خود رها میکردند تا خاک از نظر مواد آبرفتی حاصل از باران که یکی از ارکان اساسی دستیابی به انگور با کیفیت است غنی شود و سپس اقدام به کاشت گیاه میکردند.
به گزارش ساکنان قدیمی محله “سرتل” و روستای “هلیله” تکثیر تاک به روش خوابانیدن قلمه صورت میگرفت، بدین صورت که کشاورز قلمه های بلند انگور یا تاک را از درخت مادر جدا میکردند و به عمق چاه رفته و با روش خوابانیدن کمی خاک روی قسمتی از قلمه ریخته و سنگی روی آن قرار میدادند و سپس ما بقی ساقه قلمه را به دیواره چاه تکیه داده و در انتظار جوانه زنی قلمه، پائیز و زمستان را سپری میکردند.
قلمه پس از ریشه دار شدن در سال اول تا سه کیلو انگور تولید میکند که به این نهال “تیم” گفته می شود و کشاورز همواره در حال حذف جوانههای جانبی است تا تیم تنها از ریشه اصلی تغذیه کند و با اینکار به تقویت ریشه اصلی کمک میکردند.
شعاع ۱۵۰ متری درخت انگور در اطراف چاه
یکی از محققین مرکز تحقیقات کشاورزی استان بوشهر گفت: در روش چاه انگوری شعاع چتر یک درخت مو گاهی به ۱۵۰ متر میرسید که هر ساله در اسفند ماه آنها را هرس کرده وپس از قراردادن داربستهای چوبی روی خن یک لایه فوقانی از خارهای درختان کنار هرس شده قرار می دادن و سپس روی آن بازوهای درخت انگور را می انداختند تا به اصطلاح مردم محلی گاز چاه به آنها آسیب وارد نکند.
علی رهبریان افزود: در گذشته کشتهای چاه انگوری علاوه بر استفاده بهینه از آب باران و تقویت خاک منطقه برای تولید محصولات پر بازده و اقتصادی و ایجاد اشتغال پایدار موجب ایجاد سر سبزی و کاهش دمای منطقه نسبت به بقیه مناطق شهر بوشهر شده بود.
وی با اشاره به نابودی این چاهها در زمان حاضر ادامه داد: تنها دو حلقه از این چاهها در بوشهر باقی ماندهاست که یکی از آنها تحت نظارت میراث فرهنگی است و دیگری در خانهای مخروبه در روستای هلیله به حال خود رها شده است.
رهبریان عوامل متعددی از جمله احداث نیروگاه اتمی بوشهر، ساختمان سازی، اشتغال مردم در صنعت، ادارت و جایگزین شدن کشت صیفی و سبزیجات و گلخانهها دست به دست هم داده اند تا چاههای انگوری رفته رفته از بی توجهی پر شود و از بین برود.
براساس گفتههای ساکنان محله سرتل و روستای هلیه بوشهر که در فیلم تهیه شده توسط صدا و سیما، درختان چاههای انگوری عمر بیش از ۳۰۰ و ۴۰۰ سال، شناسنامه و مالک خصوصی داشتند و حتی معامله و از نسلی به نسل دیگر به عنوان میراث منتقل میشدند.
هر چاه انگوری علاوه براینکه میوه چند خانوار را تامین میکرد حتی انگورهای مازاد آن با لنج و شناور به کشور بحرین که در آن زمان بیشترین مقصد سفرهای مبادلات مرزی بوشهرها بوده نیز صادر میشد و یا به عنوان سوغات برای بوشهریهای مقیم این کشور می بردند.
آنان در این فیلم عنوان میکنند که باغها و تاکستانهای چاههای انگوری تا زمان آغاز ساخت نیروگاه اتمی بوشهر در زمان رژیم پهلوی و حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در روستای هلیله شاداب و سرسبز و پر رونق بودند، اما از آنجا که برای ساخت نیروگاه اتمی زمین لازم بود دولت با زیر فشار گذاشتن مردم و پرداخت مبالغی جزیی زمینهایی که چاههای انگوری در آن بود را خریداری و آنها را برای توسعه نیروگاه تخریب کردند و تنها شمار کمی از آنها باقی ماند که آنها نیز در دهههای بعد بر اثر گسترش روستا و ساخت و سازها و طرح های توسعهای از بین رفتند.
در محله سرتل نیز براثر توسعه شهری و ساختمان سازی زمینهای چاههای انگوری به خانههای مسکونی تبدیل شدند و اکنون یک چاه آن هم بدون انگور در این منطقه باقی ماندهاست.
براساس گفتههای مردم کهنسال این روش کاشت انگور در برخی محلههای دیگر شهر بوشهر از جمله “خواجهها”، جزیره خارگ و شهر اهرم نیز رایج بوده و تا دهههای اخیر نیز وجود داشته است.
آیا زمان بازگشت به شیوه قدیم کشاورزی چاهانگوری فرا رسیده؟
امروزه با توجه به تغییرات اقلیمی، خشکسالیهای متوالی، مشکلات کمآبی، ضرورت حذف روشهای سنتی و پر مصرف آب، احیای روشهایی همچون چاههای انگوری به عنوان گامی معتبر و آزموده برای کشاورزی پایدار و حفظ میراث گذشتگان امکان پذیر است.
شاید اولین کشاورزی که قرن ها پیش در شهر بوشهر با بارش باران های موسمی به فکر کاشت انگور سیاه و مرغوب سایه دوست در دل سرزمین نخل و آفتاب و تش باد افتاد هرگز گمان نمیکرد که اولین دیلمی که بر زمینهای سخت منطقه سرتل، خواجهها، جزیره خارگ یا شهر اهرم می زند قرنها بعد به عنوان یک اثر منحصر بفرد به یادگار بماند و وقت آن رسیده که دیلم از گذشتگان بگیریم و بر سنگهای سخت نشایدها کوبیده و از دل آن امید را برای آیندگان بیرون بکشیم.
دیدگاه ها