ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« آذر | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
- ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ ساعت درج خبر:۷:۰۲
- بدون دیدگاه
هنسل و گریتل نام داستان آلمانی معروف است که برادران گریم آن را نوشته اند. این داستان ماجرای یک خواهر و برادر کوچک به نام های هنسل و گریتل است. پدر آن دو هیزم شکن فقیری است که در هنگام قحطی قادر به تهیه غذای خانواده نیست.
به گزارش دشتستان بزرگ به نقل از تابناک باتو؛ هنسل و گریتل نام داستان آلمانی معروف است که برادران گریم آن را نوشته اند. این داستان ماجرای یک خواهر و برادر کوچک به نام های هنسل و گریتل است. پدر آن دو هیزم شکن فقیری است که در هنگام قحطی قادر به تهیه غذای خانواده نیست. زمانی که او نمی تواند غذای خانواده را تأمین کند همسر هیزم شکن (مادر واقعی بچه ها که در ویرایش های بعدی به نامادری تبدیل می شود) از هیزم شکن می خواهد تا هنسل و گریتل را در جنگل رها کند تا از گرسنگی بمیرند. مرد هیزم شکن با اکراه تسلیم خواسته ی همسرش می شود. اما هنسل و گریتل که در اتاق خوابشان صحبت های آن دو را شنیده اند وقتی والدینشان می خوابند از خانه بیرون می زنند و سنگ ریزه های سفید جمع می کنند.
فردا صبح هنسل و گریتل همراه پدر و مادرشان به جنگل میروند و ردی از سنگریزههای سفید را پشت سر خود میریزند. پس از آنکه والدینشان رهایشان میکنند، آن دو منتظر رسیدن شب و بالا آمدن ماه میشوند و رد سنگریزهها را که حالا در زیر نور ماه میدرخشند دنبال میکنند و دوباره به خانه بازمیگردند.
چند روز بعد همسر هیزمشکن با عصبانیت از شوهرش می خواهد که که هنسل و گریتل را تا آنجایی که میتواند به اعماق جنگل ببرد و رهایشان کند تا راه بازگشتی نداشته باشند و بمیرند. هنسل و گریتل با فهمیدن این موضوع تصمیم می گیرند تا سنگریزههای سفید بیشتری جمع کنند اما متوجه میشوند که پدر و مادرشان درها را قفل کرده اند.
دیدگاه ها