ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« آبان | ||||||
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
- ۰۵ آذر ۱۳۹۶ ساعت درج خبر:۹:۱۷
- بدون دیدگاه
دشتستان بزرگ- سیده هدیه علوی شریف: وی رئیس سابق انجمن گاز مایع استان بوشهر بود. کسی که کارهای بزرگی در تاریخ گاز استان بوشهر انجام داد اما شاید کمتر کسی او را بشناسد.
به گزارش دشتستان بزرگ؛ «رسول خزایی»، کسی که با آمدنش به صنعت گازهای سیلندری در استان، این صنعت ساماندهی شد و به یک نظام یکپارچه تبدیل شد.
زمانی که مردم استان از سیلندرهای گازی جهت مصارف خانگی استفاده میکردند و مسؤولان و نمایندگان استان لولهکشی گاز خانگی را مقرون به صرفه نمیدانستند (!)، نقش «خزایی» برجستهتر بود؛ از آن جا که در گرما و سرما و با کمیاب شدن سیلندرهای گاز مایع و به وجود آمدن صفهای طولانی جهت دریافت سیلندر گاز، هنوز هم خاطرمان را آزار میدهد.
در آن زمان بود که وی اقدام به ساماندهی وضعیت سیلندرهای گاز مایع و پس از آن، استانداردسازی و ایمنسازی سیلندرها کرد.
پای صحبتهای «رسول خزایی» ـ که شاید بتوان به نوعی از وی به عنوان پدر صنعت گاز مایع استان یاد کرد ـ نشستیم تا خاطرات و فعالیتهایش را برای ما بازگو کند:
از خودتان بگویید
رسول خزایی هستم، حدود یک سال است که بازنشسته شدم اما پیش از این ریاست انجمن گاز مایع استان بوشهر و مسئول شرکت جنوب گاز در این استان بودم.
چه شد که به شرکت گاز رفتید؟
من خودم ساکن برازجان هستم. سال ۶۸ بود که برای کار در دو محل درخواست دادم و هر دو محل نیز قبول شدم، شرکت نفت خارگ و شرکت پرسی گاز یا ایران گاز در برازجان. اما در نهایت به دلیل تک فرزند بودنم، شرکت گاز برازجان را انتخاب کردم. در ابتدا به عنوان تلفنچی در این شرکت کار کردم، اما بعد از مدتی به معاونت اداری مالی این شرکت ارتقاء رتبه پیدا کردم. حدود ۲۰ سال در این شرکت کار کردم.
چه شد که از شرکت ایران گاز به جنوب گاز آمدید؟
بعد از چندین سال کار در شرکت ایران گاز، بالاخره با تلاش زیاد در سال ۸۵ توانستم خود را بازخرید کنم، اما همان سال بود که مهندس بهروز، مدیرعامل شرکت جنوب گاز و نماینده انجمن صنفی گاز مایع در بوشهر در اثر سانحه رانندگی، قطع نخاع شد و این امر موجب شد که مسئولین این شرکت، از بنده به عنوان ریاست شرکت جنوب گاز دعوت کنند. آمدنم به جنوب گاز و نماینده انجمن صنفی گاز مایع در بوشهر عاملی بود که همه شرکتهای گاز از جمله جنوب گاز، لیان گاز، سالم گاز، بوتان و … را گرد هم آورده و مشکلات آنها را بررسی کنم.
از مشکلات بگوئید، از صف های طولانی گاز و نبود امکانات.
مشکلات بسیار زیادی وجود داشت، برخی افراد هزینههای زیادی را در این راه خرج میکردند تا مگر وضعیت گاز را بهبود بخشند، اما این تلاشها به در بسته میخورد و هیچ نتیجهای جز ضرر مالی برای آنها نداشت. در بعضی فصول به ویژه زمستان با کمبود شدید گاز مواجه میشدیم، صفهای طولانی مردم در محل شارژ سیلندرهای گازی و نبود گاز کافی جهت تأمین این حجم درخواست، ناراحتکننده بود. صفهایی که در بسیاری از مواقع، سوژه رسانهها از جمله صدا و سیما میشد.
شما در چنین مواقعی چکار می کردید؟ علت این کمبودها چه بود؟
علتهای مختلفی داشت. گاهی صادرات زیاد گاز، موجب کاهش حجم گاز میشد و گاهی نیز مسائلی چون تعمیرات و لولهکشیها عاملی بود در قطعی گاز و نرسیدن آن به دست ما و مشتریان. با همه این شرایط، تمام سعی خود را میکردیم که وضعیت را ساماندهی کنیم.
رابطه شرکت گاز با استاندارد چگونه بود؟
رابطه خوب و تنگاتنگی داشتیم. از زمانی که با استاندارد همگام و همراه شدیم، یک مورد آتشسوزی هم نداشتیم که همین امر، خود گواهی بر استانداردسازی شرکت بود. شرکت جنوب گاز، اولین شرکت گازی استان بوشهر بود که توانست گواهینامه ISO9001 را کسب کند. البته کاستیهایی هم بود که توانستیم همه آنها را مرتفع کنیم.
برای استانداردسازی سیلندرهای گازی، چه کارهایی کردید؟
تمامی سیلندرهایی که نزد خود شرکت بود را تعمیر و رفع عیب کردیم، اما در مورد سیلندرهایی که در منازل مردم بود، کار دشوارتر میشد. برای انجام این کار، به خیلی از منازل به ویژه در شهرستانهای جنوب استان رفتیم و سیلندرهای کهنه و غیراستاندارد آنها را با سیلندرهای نو و استاندارد تعویض کردیم، اما بعد از این کار، عدهای سودجو، فرصت را غنیمت شمرده و به منازل رفته و سیلندرهای غیراستاندارد با دیواره نازک را در قبال مقادیر ناچیزی پول با سیلندرهای استاندارد تعویض میکردند و این سیلندرها را در استانهای دیگر با مبالغی بیشتر به فروش میرساندند و متأسفانه این موضوع و قرار گرفتن سیلندرهای غیراستاندارد در بین مردم موجب وقوع حوادثی در این مناطق شد.
این سیلندرهای غیراستاندارد ربطی هم به آتشسوزی و انفجارهای اخیر سیلندرهای گاز در گناوه داشت؟
بله، متأسفانه در این شهرستان نیز سیلندرهای غیراستاندارد زیادی در بین مردم توزیع شد. حتی برخی از این سیلندرها، در واقع سیلندرهای از رده خارج شدهی کشورهای حوزه خلیج فارس است که از طریق دریا و به صورت تهلنجی و تحت شرایط ناایمن و مرطوب دریا به گناوه آورده شدهاند. همین امر نیز موجب وقوع حوادث اخیر در این شهرستان شد.
نظرتان در مورد خودروهای گازسوزی که از سیلندرهای گاز مایع، تحت شرایط غیراستاندارد استفاده میکنند، چیست؟ آیا ممانعت استاندارد در استفاده آنها از سیلندرهای گازی، موجب نگرانی شما در از دست دادن بازار فروشتان نشده است؟
نه اصلاً، شاید باور نکنید اما خود ما نیز به شدت نسبت به استفاده مردم از سیلندرهای گاز خانگی به عنوان سوخت خودرو، نگران و ناراضی هستیم. شاید در نگاه اول اینگونه به ذهن برسد که این خودروها در نهایت، خریداران ما هستند و خود بازار فروشی برای شرکتهای گاز، تلقی میشود، اما واقعیت این است که استفاده نادرست و غیراستاندارد مردم از سیلندرهای گاز و برگرداندن این سیلندرها در صندوق خودرو موجب آسیب رسیدن به آن و در نهایت تخریب شیرهای سیلندر میشود. در حالت معمولی، یک سیلندر گازی که مورد استفاده خانگی باشد، حدود دو سال کار میکند، اما اگر همین سیلندرها در خودرو استفاده شود، عمری کمتر از یک یا در نهایت دو ماه خواهند داشت.
پس به این امر یقین دارید که استاندارد میتواند کمک زیادی به ایمنسازی کارگاهها داشته باشد؟
قطعاً این طور هست. اقدام استاندارد و دیگر سازمانهای ذیربط در برخورد با خودروهای متخلف میتواند کمک زیادی به صنعت گاز استان کند.
وقتی برای اولین بار استاندارد به سراغ شما آمد و خواستار ایمنکردن و استانداردسازی کارگاههای گازی شد، چه احساسی داشتید؟ این را مانعی در کارتان نمیدیدید؟
وقتی اداره استاندارد از ما خواست که تمامی سیلندرها و سیستم کاری خود را استانداردسازی کنیم، امکانات و تجهیزات لازم را در اختیار نداشتیم و همین امر موجب کندی روند استانداردسازی شد، اما در نهایت با همراهی مسئولین این اداره از جمله مدیرکل فعلی استاندارد بوشهر دکتر بهرهمند، سرکار خانم مهندس مواجی، جناب مهندس ناصریان و دیگر دستاندرکاران این اداره، توانستیم استانداردها را در شرکت خود پیادهسازی کنیم و از این امر نیز بسیار خرسندم.
لولهکشی گاز خانگی را رقیبی برای بازار خود نمیدیدید؟
در ابتدا این ذهنیت برای ما ایجاد شد که شاید بازار خود را از دست بدهیم و فروش سابق را نداشته باشیم تا جایی که احتمال ورشکستگی نیز پیشبینی شده بود، اما الان می بینیم که اجرای این طرحها تنها ۱۰ درصد روی بازار کارمان تأثیر داشته است؛ چرا که سیلندرهای گازی نیز مشتریان خاص خود را دارد، همانگونه که در استانهای دیگری که سالهاست از سیستم لولهکشی گاز خانگی استفاده میکنند، بازار سیلندرهای گاز مایع، همچنان گرم است.
از انفجار در شرکت گاز برازجان بگویید. انفجاری که چندین کشته داشت.
این انفجار در سال ۶۵ همزمان در شیراز، بندرعباس و برازجان رخ داد و بیشترین کشته نیز در شهر برازجان بود. انفجاری که در اثر قرار دادن بمب در یکی از سیلندرهای گاز رخ داده و به دلیل مجاورت این سیلندر با سیلندرهای گازی دیگر، شدت انفجار بسیار بیشتر شد به گونهای که حدود ۶ الی ۷ کشته بر جای گذاشت.
خاطره خیلی خاص از اتفاقات دوران کاری خود در شرکت ایرانگاز دارید؟
سال ۸۳ ، یک روز مطلع شدم یکی از تانکرهای گاز در محلی در نزدیکی روستای خلیفه واژگون شده و هر لحظه احتمال انفجار آن وجود داشت. تانکری که حاوی ۲۰ تن گاز مایع یعنی معادل هزار و ۵۰۰ سیلندر گازی بود و در صورت انفجار، تا شعاع چند صد متری آن در آتش میسوخت. این در حالی بود که جرثقیل بزرگی با توان بالا که بتواند این تانکر را جابه جا کند، نداشتیم. با ترس و دلهره بسیار با کمک دو جرثقیل توانستیم در نهایت تانکر واژگون شده را جابهجا کرده و از انفجار آن و وقوع یک فاجعه جلوگیری کنیم.
بعد از این همه سال، الان که بازنشسته شدهاید، چکار میکنید؟
سه فروشگاه زنجیرهای مواد غذایی در برازجان راهاندازی کردهام و سیستم خاص خود را در اداره این فروشگاهها اجرا میکنم.
سیستم خاص؟!
بله، دوستی با پرسنل، پرداخت حقوقهای قانونی و البته فرهنگسازی در انجام همه امور. من در این فروشگاهها سیستم جمعآوری آبهای ایجاد شده از کارکرد کولرهای گازی این فروشگاهها را ایجاد کردهام به گونهای که این آب ها در منبعی جمع آوری شده در نهایت صرف شستشوها و مصارف خود فروشگاه میشود.
در پایان اگر صحبت خاصی دارید، بفرمایید.
من با الگو گرفتن از اداره استاندارد متوجه شدم که باید همیشه در گام اول، از فرهنگسازی استفاده کنم و برخوردهای قهری را در اولویتهای آخر خود قرار دهم. در نهایت از مسئولین دلسوز این اداره کل تشکر میکنم. همچنین از آقایان اسماعیلی، حسینی، قائدی و احمدی در صنعت، معدن و تجارت استان و شهرستان دشتستان و جناب آزادی عضو هیئت مدیره جنوب گاز، مهندسان بهروز، نیکنژاد و نیکتاج به خاطر همراهی و مساعدتهایشان کمال تشکر را دارم.
دیدگاه ها